صفحه اصلی ارتباط با ما ورود عضویت

چگونه از فکر گناه خلاص بشم

سوال – می خواهم توبه کنم . از شما می خواهم که راه آن را به من نشان بدهید . یک راهش را در برنامه گفتید همین که روزنه ی گناه را از بین ببریم . این کار را کردم . حالا با فکر گناه چکار کنم . من چطور می توانم از این فکرها خلاص بشوم . خودم کلافه شده ام . نمی توان فکر گناه را ترک کنم . یک راهی به من نشان بدهید که من فکرم را بیشتر روی درس هایم بگذارم . کاری کنید که دستم در دست خدا قرار گیرد و تنهایی هایم را با خدا قسمت کنم و خدا را از خودم راضی کنم و در زندگی بجای دست شیطان دست خدا در دستم باشد . منتظر پاسخ شما هستم .

پاسخ – من به این عزیز تبریک می گویم همین که در مسیر توبه قرار گرفته اند و چون نیت توبه دارند ، یقین بدانند که این عنایت خداست و آغوش خدا برایشان باز است . برای هر کاری باید از دین بپرسیم . برای بازگشت از مسیر گناه هم باید از دین بپرسیم . ما حق نداریم هیچ مسیری را با نظر خودمان برویم .

فکر انسان مثل یک ظرف آب است . آزمایش هست که در ظرف یا خلا باید باشد یا آب . ما می توانیم در ظرف فکرمان ، فکرهای خوب بریزیم . اگر قرار است که فکر گناه بیاید به تعبیر دین ما فکر گناه مثل دود است . یعنی نمی سوزاند ولی سیاه می کند . گاهی یک اتاق می سوزد و سه تا اتاق دیگر را سیاه می کند . فکر گناه در و دیوار دل و روح ما را سیاه می کند . دل را نمی سوزاند و از بین نمی برد .

به این عزیز می گوییم که تابحال برایت پیش نیامده که فکرت به چیزی مشغول شده مثلا بیماری یکی از عزیزان یا امتحان کنکور . این قدر فکرت مشغول می شود که غذا خوردن یادت می رود . ما باید مشغولیت فکرمان را عوض کنیم .

من بیایم در مورد آخرت کمی فکر کنم . چرا می گویند که شبها سورده ی واقعه را بخوانیم ؟ برای اینکه کمی فکر آخرت را بکنیم .

چرا می گویند که هر روز خودتان را حسابرسی کنید ؟ برای اینکه فکر حساب و کتاب باشم .

چرا می گویند که هر چه را می بینید خدا را در آن ببینید ؟ بخاطر اینکه فکر خدا باشم . برای اینکه ظرف فکر ما فکرهای خوب باشد .

تا ایشان زحمت نکشند و ظرف فکرشان را با فکرهای خوب پر نکنند ، از فکرهای بد بیرون نمی آیند .

اگر فکر گناه می آید ، این بخاطر بیکاری است . بیکاری محل تخمگذاری شیطان است . حالا چه بیکاری اعضا و جوارج بدن من باشد چه بیکاری روح من . من الان گوشه ی اتاق نشسته ام و هیچ مشغولیتی ندارم . نه تلاوت قرآنی ، نه مطالعه ای ، نه کار واجبی و نه برنامه ای ، خوب معلوم است یک جوان آماده کافی است که یک بولوتوث را نگاه بکند ، فیلمی را هم نگاه کند تمام آن صحنه ها در فکر او می آید .

یکی اینکه راه فکرهای بد را ببندند . یکی از راههای فکر های بد ، بیکاری است . دیگری نگاه است . دیگری شنیدنی ها است . یک فیلتر جلوی چشمم بگذارم ، یک فیلتر جلوی گوشم بگذارم . دیگر اینکه گفتنی ها هم خودش فکر می آورد . اگر من به شما جسارت بکنم بعد فکر می کنم که چرا من به شما جسارت کردم ؟ پس قبل از صحبت کردن فکر بکنیم . پس یک فیلتر برای چشم ، گوش ، زبان و شکم خودم بگذارم . خوردنی های ما برای مان فکر درست می کند . دوستان و رفت و آمدهای من هم برایم فکر درست می کنند . این پنج تا در فکر دادن به من خیلی موثر هستند .

مثلا چشم من می خواهد ببیند ، چیزهایی را ببیند که دین به من اجازه داده و گوش من میخواهد بشنود ، خبرهای درست را بشنود ، زبان من می خواهد حرف بزند ، حرفهایی که درست است بگوید ، شکم من می خواهد غذا بخورد غذاهای حلال بخورد . اگر می خواهم دوست داشته باشم دوستان خوب داشته باشم . بعبارتی تمام سیستم های ورودی روح خودم را پاکسازی کنم . وقتی پاکسازی کردم و فیلتر گذاشتم دیگر نمی گذارم که گناه بوجود بیاید .

جوانی که می خواهد روزی چند ساعت در خیابان پرسه بزند ، هر چیز ماهواره را ببیند ، هر سایت ، بولوتوث ، هر پیامکی ، هر فیلمی ، هر سی دی ، هر انسانی را ببیند و هر صدایی را هم بشنود چه درست چه غلط و هر حرفی را هم می خواهد بزند چه درست چه غلط و هر چه هم گیرش می آید می خواهد بخورد و با هرکسی هم می خواهد رفیق می شود ، آیا می توان توقع داشت که ظرف فکر او طیب و طاهر باشد ؟ حالا ورودی ها را که کنترل کردم ، جلوی ورودی های بد را بگیرم . دیو چو بیرون رود فرشته درآید .

حالا من می خواهم برای فکرم خوراک درست کنم ، به آب و به طبیعت نگاه کنم ، به صفحات قرآن نگاه کنم ، به صورت پدر و مادرم نگاه کنم ، به کتابهای درسی ام نگاه کنم ، به فیلم های مستند علمی نگاه کنم ، آیا اینها فکر بد می آورد ؟

به گلها نگاه کنم و بگویم که خدایا به چه کسی دستور دادی که اینها را این قدر قشنگ نقاشی کنند . برگ درختان سبز در نظر هوشیار ، هر ورقش دفتری است معرفت کردگار . پس جلوی ورودی فکرهای بد را بگیرم و بعد بروم سر کلاس های علمی بنشینم . به مسجد بروم ، پای صحبت های اهل بیت بنشینم .

امام حسن عسگری (ع) فرمودند : حداقل روزی 50 آیه قرآن بخوانید. حداقل به یک آیه فکر کنم . روزی یک روایت بخوانم و در مورد آن فکر کنم . در مورد تکلیف خودم فکر کنم . فکر کنم زکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ، به کجا می روم آخر ننمایی وطنم . ذهن خودمان را با چیزهای خوب درگیر کنیم . و جلوی ورودی های منفی را بگیریم .

حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری / برنامه ی سمت خدا مورخ 30 / 1 / 1390

کامنت ها
شعر شهادت امام جواد علیه السلام

شعر شهادت امام جواد علیه السلام

ادامه مطلب
انواع حق الناس

انواع حق الناس

ادامه مطلب
خدا چه ندارد؟ چه نمی داند؟ چیست که نزد خدا نیست؟

خدا چه ندارد؟ چه نمی داند؟ چیست که نزد خدا نیست؟

ادامه مطلب
بصیرت چیست؟ خوارج چه کسانی هستند؟

بصیرت چیست؟ خوارج چه کسانی هستند؟

ادامه مطلب
پیر پالان دوز کیست؟

پیر پالان دوز کیست؟

ادامه مطلب
اشعار اردو

اشعار اردو

ادامه مطلب
لیست کتب کتابخانه وقف در گردش

لیست کتب کتابخانه وقف در گردش

ادامه مطلب
طرح وقف در گردش چیست؟

طرح وقف در گردش چیست؟

ادامه مطلب
مجموعه رنگ آمیزی در موضوعات مختلف

مجموعه رنگ آمیزی در موضوعات مختلف

ادامه مطلب
کلید فهم نهج البلاغه.

کلید فهم نهج البلاغه.

ادامه مطلب
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد