اوج کرامت
مال و جمال بلكه علم و ديگر اوصاف كمالي كه از ميان رفتني است، نه تنها معيار كرامت انسان نيست كه همگي وسيله ابتلا و امتحان او در دنيا است. قرآن كريم به اشتباه توده انسان ها در اين باره، اشاره دارد كه: (فأمّا الإنسان إذا ما ابتلاه ربّه فأكرمه و نعّمه فيقول ربّي أكرمن و أمّا إذا ما ابتلاه فقدر عليه رزقه فيقول ربّي أهانن كلاّ ... )[1]. يعني انسان اگر به مِنحَت و نعمتي رسيد، گمان ميكند كه خداوند، گرامياش داشته است و اگر در مِحنَت و سختي و تهيدستي گرفتار آيد، ميپندارد كه خدا او را خوار ساخته است. اين پندارها ناروا است؛ زيرا سختي و راحتي دنيا همه جز امتحان و ابتلاي الهي نيست. يعني انسان سالم به سلامت ممتحن و مبتلاست و خدا با سلامتي او را امتحان كرده است و انسان بيمار و عالم و ثروتمند و... نيز به بيماري و علم و ثروت و...، دچار و هركس هر كمالي دارد، به همان كمال، مبتلاست. چيزي در دنيا به عنوان پاداش نهايي مطرح نيست؛ زيرا دنيا دار امتحان و عمل است نه حساب نهايي و قيامت، جايگاه حسابرسي است (و نه عمل).
امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين باره ميفرمايند: «الغني والفَقر بعد العَرضِ علي اللّه سبحانه»[2]. يعني توانگري و تهيدستي افراد هنگام عرضه بر حساب دقيق خدا در قيامت آشكار ميشود.
پس نه بدن انسان و نه روح متعارف او، هيچ يك معيار كرامت نهايي بشر نيست؛ زيرا خداوندي كه از كرامت انسان سخن ميگويد، از حيوان و پست تر از حيوان بودن او و گياه و پست تر از گياه بودن او و سنگ و پست تر از سنگ بودن او نيز ياد ميكند. گروهي را مانند حيوان و فرومايه تر از آن ميخواند كه: (أولئك كالأنعام بل هم أضلّ)[3] و دسته اي را چون سنگ و سخت تر از آن ميداند كه: (فهي كالحجارة أو أشدّ قسوة)[4]؛ زيرا از درون بعضي سنگ ها چشمه زلال آب، ميجوشد: (وإنّ منها لما يشّقّق فيخرج منه الماء)[5]. ولي قلب قسيّ و سنگي آنها را چنين بركتي نيست
پس اوج كرامت آدمي كه جنبهٴ ملكوتي انسان را در: ﴿نفخت فيه من روحي﴾1، تأمين ميكند، به فراترين مرتبهٴ تقوا وابسته است. يعني: ﴿إنّ أكرمكم عنداللّه أتقاكم﴾2. با كرامت ترين شما در پيشگاه خدا با تقواترين شماست.
بر اين اساس، داشتن تقواي متوسط نيز ميانهٴ راه است و كمال آدمي، نيازمند نيل به درجهٴ «اَتْقي» است تا انسان كامل كه معلم فرشته ها و مسجود آنان است ظهور كند؛ چرا كه فرشتگان همواره در برابرانسان كامل در خضوع و سجودند و امروز نيز در پيشگاه وليعصر و حجت حق (ارواحنا فداه) خاضع اند و ساجد؛ چون تعليم اسماء و نيز مسجود فرشتگان شدن از آنِ شخصيّت حقوقي انسان كامل است و نه شخص حقيقي حضرت آدم (عليه السلام) مثلاً. يعني مقام والاي انسانيت، معلّم است و مسجود و اين مقام برين، هماره در خلفاي الهي متجلّي است و ظهور آن هرگز پايان نميپذيرد.
صورت و سيرت انسان در قرآن، آیت الله جوادی آملی، صفحه 83